ایلیا در پارک
ایلیا در حال انتخاب پارچه برای مامانی
کنجکاویهای ایلیا
ایلیا در حال بازی کردن
تو این عکس ایلیا برای اولین بار خودش خوابید ،کنار مبل دراز کشید و خوابش برد اولین شبی که از پاوه برگشتیم ( 1 سال و 1 ماه و 4 روز )
اینم عکس آرمین با کامیونش
در ضمن تو این سفر هم برا عمو احمد رفتیم خواستگاری ،هم برا خاله شیما خواستگار اومد و ایلی جونم هم در نامزدی خاله شیما و هم نامزدی عمو احمد تا تونست شیطونی کرد و چیزی کم نذاشت . (6 و 7 فروردین 93 )
به زودی دو تا عروسی در پیش داریم .
ایلی جونم داره هماهنگیهای عروسی رو انجام میده.
مبارررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررکه