14 و 15 خرداد 1393 ( ایلی جون در آلی پینک )
در این سفر ایلی جون برای اولین بار از نزدیک چندین حیوان رو دید ، هم ازشون میترسید و هم دوست داشت نگاشون کنه ( گاو ، گوسفند ،سگ ،گربه ) ولی بیشتر از همه از گنجشک ها خوشش اومد ،دنبالشون میکرد که بگیردشون ،زورش به این بیچاره ها رسیده بود ،و فکر کنم بیشتر از همه از سگ ترسیده بود چون مدام صداشو در میاره
اینم عکسای ایلی جون تو باغ دختر خاله مامانی (درویشان 23 خرداد 1393)
اینم باغ پسر خاله مامانی که تو راه برگشت یه سری هم به اونجا زدیم (سو 23 خرداد 93 )
اینم یه سری از وروجک بازیهای ایلیا