چهار دست و پا رفتنت و جوانه زدن سومین دندونت مبارک عزیزم
بالاخره بعد از 22 روز تلاش سرانجام ایلیا در تاریخ 22 مرداد تونست چهار دست و پا بره و سومین دندونش هم داره در میاد. ( پنچ ماه و 20 روزگی) هووووووووووووورا
این عکس ها مربوط به اولین عید فطر ایلیاست (جمعه 18 مرداد 92 ) که به همراه فرزین (پسر دایی ایلیا) و مبینا و علی که برای عید به سنندج اومده بودند گرفته شده (پنج ماه و 16 روزگی)
در اومدن دومین دندونت مبارک عزیزم
این منم که با کمک مامانی نشستم
اینم عکس دندونامه
اینم دوستم آرسامه ،دو ماه و نیم از من کوچولوتره
این عکس تقدیم به بابایی که خیلی دوسش داریم
مامانی عاشق این حالت خوابیدنمه
پنج ماهگی و شکوفه زدن اولین دندونت مبارک عزیزم
ایلیا کوچولو رو چهار دست و پاش میشینه و بدنشو جلو و عقب میده
تلاشهای ایلیا کوچولو برای چهار دست و پا راه رفتن
این عکسم تقدیم به عمو احمدم
بعضی از شیرین کاریهام به سفارش دایی قسیم
آخ جون چه کیفی داره روی صندلی بزرگترها بشینی
بابایی من رو بلند کرد و خواست با هام عکس بگیره ولی نمیدونم چرا فقط من افتادم
اینجا دارم ورزش میکنم
اینجا شصت پام رو گرفتم ،یه فکرایی تو سرمه
نگفتم ،دارم پام رو میخورم ،به مامانی نگید
دارم سینه خیز میرم
اینجا دارم تمرین میکنم که بزودی چهار دست و پا راه برم
من که خسته نیستم ،ولی مامانی به زور من رو خوابوند،آخه من دوست ندارم بخوابم
سومین مسافرتم به پاوه و کرمانشاه(12 تا15تیر)
ایلیا در پارک پاوه داره بهش خوش میگذره
ایلیا کوچولو و شکوفه های انار
ایلیا خسته شده و میخواد برگرده
خداحافظ درخت انار من رفتم